ابن تیمیه از نظر علمای اهل سنت
1.محمد بن محمد بخاری (دانشمند حنفی مذهب، متوفای 841) فریاد می زندکه:"هر کس به ابن تیمیه شیخ الاسلام بگوید،کافر است." (إنّ من أطلق القول على ابن تیمیّة أنّه شیخ الإسلام فهو بهذا الإطلاق کافر) البدر الطالع: 2/260.
2. ابن حجر عسقلانی (متوفای 852، از ارکان علمی اهل سنت) صراحتا در کتاب درر الکامله ، ج1 ، ص155 نظر بزرگان و علمای اهل سنت را نسبت به ابن تیمیه بیان می کند و می گوید:"در جامعه اسلامی (اهل سنت و نه شیعه )، بعضی ها می گویند که ابن تیمیه مجسم (کسی که خدا را جسمانی می داند) است ، بعضی ها می گویند ملحد و زندیق است ، بعضی ها می گویند منافق است." (فمنهم من نسبه إلى التجسیم، ومنهم من ینسبه إلى الزندقة، ومنهم من ینسبه إلى النفاق)
ابن حجر عسقلانی در همان می نویسد که قضات اهل سنت در زمان ابن تیمیه اعلام کردند:"هر کس معتقد به عقاید «ابن تیمیّه» باشد، خون و مالش حلال است."(من اعتقد عقیدة ابن تیمیّة حلّ دمه و ماله) الدرر الکامنة: 1/147، البدر الطالع: 1/67، مرآة الجنان للیافعی، ج 2، ص 242. نیز در همان ج1، ص154 میگوید:"مردم مسلمانان و علماء اسلام، نظرشان نسبت به ابن تیمیه، بعضی میگویند او زندیق و ملحد و بیدین و برخی میگویند او منافق است؛ چون نسبت به ساحت امیرالمؤمنین علی ابن ابوطالب (علیه السلام) جسارت و حرفهای بیربط زده است."
3. ابن حجر مکی، در کتابی که حتی بر علیه شیعه نوشته است، وقتی به ابن تیمیه می رسد می گوید: "خدا او را خوار و گمراه و کور و کر کرده است، و پیشوایان اهل سنّت و معاصرین وى از شافعی ها، و مالکی ها، و حنفی ها، بر فساد افکار و اقوال او تصریح دارند." (الفتاوى الحدیثة: 86 .بن تیمیّة عبد خذله اللّه، وأضلّه وأعماه، وأصمّه وأذلّه، وبذلک صرّح الأئمّة الذین بیّنوا فساد أحواله وکذب أقواله... وأهل عصرهم وغیرهم من الشافعیّة والمالکیّة والحنفیّة)
4. ابن بطوطه، جهانگرد نامى مراکشی در سفرنامه اش می نویسد: "در دمشق یکى از بزرگان فقهاى حنبلى به نام ابن تیمیّه را دیدم که در فنون مختلف سخن می گوید، ولى عقل او سالم نبود." (رحله ابن بطوطه، ج 1، ص 57)
5. محمّد بخارى (حنفى متوفّاى سال 841) در بدعتگذارى و تکفیر ابن تیمیّه بی پرده سخن گفته است، تا آنجا که در مجلس خود تصریح نموده است که اگر کسى ابن تیمیّه را «شیخ الاسلام» بداند، کافر است.( بدر الطالع، ج 2، ص 260)
6. ابن حجر عسقلانى متوفّاى 852 و شوکانى متوفّاى 1255، دو تن از عالمان بزرگ اهل سنّت مىنویسند: قاضى شافعى دمشق دستور داد که در دمشق اعلام کنند که: "هر کس معتقد به عقاید ابن تیمیّه باشد، خون و مالش حلال است." (الدرر الکامنة، ج 1، ص 147؛ البدر الطالع، ج 1، ص 67 و مرآة الجنان، ج 2، ص 242)
7. حصنى دمشقى (از بزرگان اهل سنت) ابن تیمیّه را زندیق می داند.حصنى دمشقى می نویسد: "ابن تیمیّه اى را که دریاى علم توصیف می کنند، برخى از پیشوایان، او را زندیق (ملحد) مطلق می شمارند.علّت گفتار بعضى از پیشوایان هم این است که تمام آثار علمى ابن تیمیّه را بررسى کرده و به اعتقاد صحیحى برنخورده اند؛ مگر این که وى در موارد متعدّد برخى از مسلمانان را تکفیر می کند و برخى دیگر را گمراه می داند.با این که کتاب هاى وى آمیخته به تشبیه حقّ به مخلوقات و تجسیم ذات بارى تعالى و هم چنین جسارت به ساحت مقدّس رسول اکرم [صلی الله علیه و آله] و شیخین و تکفیر عبداللّه بن عباس است."
حصنى دمشقى در جاى دیگر می نویسد:"ابن تیمیّه گفته است: هر کس به مرده و یا فرد دور از نظر استغاثه کند ... ظالم، گمراه و مشرک است.از این سخن ابن تیمیّه، بدن انسان می لرزد، این سخن، پیش از زندیق حرّان، ابن تیمیّه از دهان کسى در هیچ زمان و هیچ مکانى بیرون نیامده است. این زندیق نادان و خشک، داستان عمر را وسیلهاى براى رسیدن به نیّت ناپاکش در بی اعتنایى به ساحت حضرت رسول اکرم، سیّد اوّلین و آخرین، قرار داده و با این سخنان بی اساس، مقام و منزلت آن حضرت را در دنیا پایین آورده است و مدّعى شده است که حرمت و رسالت آن بزرگوار پس از رحلت از بین رفته است. این عقیده به یقین کفر و در واقع زندقه و نفاق است." (دفع الشبه عن الرسول، ص 131)
8.سُبْکى،(از بزرگان اهل سنت) ابن تیمیّه را بدعت گذار می داند. وی متوفّاى سال 756 هجرى، از دانشمندان پرآوازه اهل سنّت و معاصر ابن تیمیّه می نویسد: "او در پوشش پیروى از کتاب و سنّت، در عقاید اسلامى بدعت گذاشت و ارکان اسلام را درهم شکست. او با اتّفاق مسلمانان به مخالفت برخاست و سخنى گفت که لازمه آن جسمانى بودن خدا و مرکّب بودن ذات اوست، تا آن جا که ازلى بودن عالَم را ملتزم شد و با این سخنان حتّى از 73 فرقه نیز بیرون رفت" (طبقات الشافعیّه، ج 9، ص 253؛ السیف الصقیل، ص 177 و الدرّة المضیئة فى الردّ على ابن تیمیّه، ص 5)
9.ذهبى(متوفّاى 774) دانشمند بلند آوازه اهل سنّت که خود همانند ابن تیمیّه، حنبلى مذهب و در علم حدیث و رجال سرآمد عصر خویش بود، پیروان ابن تیمیه را بیگانه، فرومایه و مکّار می داند. ذهبى در نامه اى خطاب به وى می نویسد: "اى بیچاره! آنان که از تو متابعت می کنند در پرتگاه زندقه و کفر و نابودى قرار دارند ... نه این است که عمده پیروان تو عقب مانده، گوشه گیر، سبک عقل، عوام، دروغگو، کودن، بیگانه، فرومایه، مکّار، خشک، ظاهر الصلاح و فاقد فهم هستند. اگر سخن مرا قبول ندارى آنان را امتحان کن و با مقیاس عدالت بسنج".("یا خیبة! من اتّبعک فإنّه معرض للزندقة والإنحلال ... فهل معظم أتباعک إلاّ قعید مربوط، خفیف العقل، أو عامیّ، کذّاب، بلید الذهن، أو غریب واجم قویّ المکر، أو ناشف صالح عدیم الفهم، فإن لم تصدّقنى ففتّشهم وزِنْهم بالعدل ...")
تا آن جا که می نویسد: "گمان نمی کنم تو سخن مرا قبول کنى! و به نصیحتهاى من گوش فرا دهى! تو با من که دوستت هستم این چنین برخورد می کنى پس با دشمنانت چه خواهى کرد؟ به خدا سوگند، در میان دشمنانت، افراد صالح و شایسته و عاقل و دانشور فراوانند، چنان که در میان دوستان تو افراد آلوده، دروغگو، نادان و بی عار زیاد به چشم می خورند."( الإعلان بالتوبیخ، ص 77 و تکملة السیف الصقیل، ص 218.)
برخی از اساتید شیخ ابن تیمیه
- پدرش شیخ المجد ابن تیمیة
- شیخ زینالدین ابن المنجا
- مجد الدین ابن عساکر
برخی از شاگردان ابن تیمیه
- شمسالدین ابن قیم الجوزیه
- ابو عبدالله محمد الذهبی صاحب میزان الاعتدال
- اسماعیل بن عمر بن کثیر
- محمد بن عبدالهادی المقدسی
- ابوالعباس احمد بن الحسن الفارسی مشهور به قاضی الجبل
- زینالدین عمر مشهور به ابن الوردی
انتقاد از ابن تیمیه
امروزه تفکرات انحرافی ابن تیمیه باعث شده که وهابی ها و سلفی ها در مناطق مختلف جهان از جمله سوریه شیعیان و زنان و بچه ها را قتل عام کنند. کودکان را جلوی مادرانشان زنده زنده سر می برند! وجنایاتی انجام می دهدکه هیچ بشری نمیتواند آن را بپذیرد و یا اندکی بر حقانیت آن صحه بگذارد.
آثار ابن تیمیه
مقاله
- در تفسیر
- رسالة در تفسیر وکیف یکون
- تفسیر سورة الاخلاص
- جواب أهل العلم والایمان
- تفسیر المعوذتین
- در عقاید
- الایمان
- الاستقامة
- اقتضاء الصراط المستقیم
- الفرقان بین أولیاء الرحمن وأولیاء الشیطان
- التوسل والوسیلة
- الرسالة الحمویة
- الرسالة التدمریة
- العقیدة الواسطیة
- رسالة مراتب الادارة
- الاحتجاج بالقدر
- بیان الهدی من الضلال
- الجواب الصحیح
- معتقدات اهل الضلال
- معارج الوصول
- السؤال عن العرش
- بیان الفرقة الناجیة
- درء تعارض العقل والنقل
- منهاج السنة النبویة
- ابطال قول الفلاسفة باثبات الجواهر العقلیة
- شرح حدیث النزول
- نقض المنطق
- الرد علی المنطقیین
- رفع الملام عن الأئمة الأعلام
- الواسطة بین الحق والخلق
- در فقه
- رسالة القیاس
- القواعد
- رسالة الحسبة
- الأمر بالمعروف
- العقود
- المظالم المشترکة
- حقیقة الصیام
- قصائد
- القصیدة التائیة
کتاب
- منهاج السنة النبویة
- توحید الالوهیة
- قاعدة جلیلة فی التوسل و الوسیلة
- الاربعین التی رواها شیخ الاسلام بالسند
- الاکلیل فی المتشابه والتأویل
- التبیان فی نزول القرآن
- الرساله الاکملیه
- الرساله العرشیة
- القاعدة المراکشیة
- رسالة الی اهل البحرین فی رؤیة الکفار ربهم
- رسالة ایضاح الدلالة فی عموم الرسالة
- رسالة فی أمراض القلوب وشفاؤها
سید مهدی میرمیران